الکتریسیته برگرفته شده از کلمه الکتروکوس است که نام یونانی نوعی ماهی است، که قادر به ایجاد شوک الکتریکی میباشد. خیلی قبلتر از هر اطلاعی از الکتریسیته، مردم از شوکهای ماهیهای الکتریکی آگاهی داشتند. در نوشتههای مصریان باستان که از سده ۲۸ (پیش از میلاد) باقی ماندهاند، نام این گونهها را تندرگرهای نیل گذاشتند، و آنها را محافظ سایر ماهیها میدانستند. هزاران سال قبل، ماهیهای [الکتریکی] به وسیله یونان باستان، امپراطوری روم و فلاسفه و پزشکان عربی گزارش شد. چند نویسنده باستانی، مانند پلنیوس و اسکریبونیوس لارگوس به وجود تأثیرات بیحس کننده شوکهای الکتریکی ناشی از گربهماهیهای الکتریکی و سپرماهیسانان گواهی دادند، و دریافتند که این شوکها به وسیله اشیای هادی انتقال مییابند. به بیمارانی که از بیماریهایی چون سردرد رنج میبردند، توصیه میشد که ماهی الکتریکی را لمس کنند تا شاید نیرو قدرتمندش آنها را درمان کند. تاریخ الکتریسیته به ایران و بینالنهرین باستان در دوره اشکانیان برمیگردد و اولین باتری اختراع شده را به اشکانیان نسبت میدهد که به خاطر محل یافتنش به باتری بغدادی شهرت یافتهاست. اولین و نزدیکترین روش کشف برای شناسایی آذرخش و الکتریسیته، به اعراب نسبت داده میشود، که قبل از قرن ۱۵ام، واژه عربی «رعد» را به آذرخش اطلاق کردند.
الکتریسیته تا سال ۱۶۰۰ به مدت چند هزار سال تنها به عنوان یک کنجکاوی ذهنی قلمداد میشد، تا اینکه ویلیام گیلبرت، دانشمند انگلیسی، مطالعات دقیقی پیرامون الکتریسیته و مغناطیس انجام داد. او تأثیر سنگ آهنربا را به وسیله مالش کهربا شناسایی کرد. او واژه electricus را به خاصیت جذب اجسام کوچک، پس از مالش، نسبت داد. پس از این رویداد، واژه الکتریسیته و الکتریکی برای اولین در کتاب سیودودکسیا اپیدمیکا، نوشته توماس براون چاپ شد.
بعدها افرادی چون اتو وان گریکه، رابرت بویل، استفن گری و چارلز فرانکویس این مسیر را ادامه دادند. در قرن ۱۸ام، بنجامین فرانکلین تحقیقات گستردهای پیرامون الکتریسیته انجام داد. او با فروش داراییهای خود، هزینه کارش را فراهم کرد. مشهور است که او در سال ۱۷۵۲۲ یک کلید فلزی را به انتهای یک بادبادک مرطوب وصل کرد و آن را در آسمان طوفانی به هوا فرستاد. جرقههای متوالی که از کلید به پشت دستش میپریدند، نشان دادند که آذرخش قطعاً پدیدهای الکتریکی در طبیعت است. او همچنین رفتار ظاهراً متناقض بطری لیدن را به عنوان وسیلهای برای ذخیره مقادیر زیاد بار الکتریکی توصیف کرد.
در سال ۱۷۹۱، لوییجی گالوانی اکتشاف خود در زمینه بیوالکتریک را منتشر کرد. او نشان داد که الکتریسیته واسطه ایست که به وسیله آن سیگنالها ازیاختههای عصبی به ماهیچهها انتقال مییابند. در قرن ۱۸ام، باتری الساندرو ولتا، یا پیل ولتایی، که از روی هم قرار گرفتن لایههای متناوب روی و مس ساخته شده بود، برای دانشمندان منبع انرژی قابل اعتمادتری نسبت به ژنراتورهای الکترواستاتیکی قدیمی فراهم کرد. کشف الکترومغناطیس، یا همان وحدت پدیدههای الکتریکی و مغناطیسی، بین سالهای ۱۸۱۹–۱۸۲۰ به وسیله هانس کریستین اورستد و آندره ماری آمپر اتفاق افتاد. در سال۱۸۲۱، مایکل فارادی موتور الکتریکی را اختراع کرد و در سال ۱۸۲۷ گئورگ زیمون اهم جریانهای الکتریکی را از نظر ریاضی مورد بررسی قرار داد. در سالهای ۱۸۶۱۱ و ٬۱۸۶۲جیمز کلرک ماکسول در کتاب دربارهٔ خطوط فیزیکی نیرو، الکتریسیته و مغناطیس را به طور قطعی به هم مرتبط ساخت.
درحالی که در اوایل قرن ۱۹ام، پیشرفتهای سریعی در برق اتفاق افتاد، اواخر قرن ۱۹ام، شاهد بزرگترین پیشرفت در مهندسی برق بود. با تلاش افرادی چون الکساندر گراهام بل، اتو بلاثی، توماس ادیسون، گالیله فراری، الیور هویساید، انیوس جدلیک، چارلز آلگرنون پارسونز، ویلیام تامسون، ارنست فون زیمنس، جوزف سوان، نیکولا تسلا و جرج وستینگهاوس، الکتریسیته از حس کنجکاوی علمی به ابزاری مهم در زندگی مدرن و نیروی محرکی برای انقلاب صنعتی دوم تبدیل شد.
در سال ٬۱۸۸۷ هاینریش هرتز الکترودهایی را کشف کرد که وسیله پرتوی فرابنفش روشن میشدند و جرقههای الکتریکی را به سادگی ایجاد میکردند. در سال ٬۱۹۰۵ آلبرت اینشتین مقالهای منتشر کرد که در آند با توصیف دادههای آزمایشگاهی، اثر فوتوالکتریک را به عنوان نتیجه انرژی نور نشان داد و ثابت کرد که این انرژی به وسیله بستههای کوانتمی، حمل میشود و به الکترونها انرژی میدهد. این اکتشاف منجر به انقلاب کوانتمی شد. اینشتین در سال ٬۱۹۲۱ به خاطر کشف اثر فوتوالکتریک جایزه نوبل فیزیک گرفت. امروزه، از اثر [فوتوالکتریک] در حسگرهای نور و در نتیجه صفحههای خورشیدی استفاده میشود که اخیراً برای تولید الکتریسیته در سطح تجاری به کار میروند.
اولین وسیله حالت جامد ردیاب سبیل گربهای بود که برای اولین بار در دهه ۱۹۳۰ در گیرندههای رادیویی به کار رفت. یک سیم سبیل گربهای به یک بلور جامد (مانند بلور ژرمانیوم) متصل است تا با استفاده از تأثیر نقطه تماس، یک سیگنال رادیویی را شناسایی کند. در جز حالت جامد، جریان الکتریکی به عناصر و ترکیبات جامد وابسته است که به منظور پر کردن کاستی الکترونهاست که حفره الکترونی نامیده میشود. مفهوم حفرههای خالی و پر با توجه به فیزیک کوانتومی قابل درک است. ماده سازنده نیز اغلب یک نیمرسانا بلوریست.
وسایل حالت جامد با اختراع ترانزیستور در سال ۱۹۴۷، ارتقا یافتند. وسایل حالت جامد رایج عبارتند از: ترانزیستورها، تراشههای ریزپردازنده و حافظه دسترسی تصادفی. نوع ویژهای از حافظهها که حافظه فلش نام دارد در یواسبی فلش درایوها به کار میروند و به تازگی، درایوهای حالت جامد جایگزین سیستم چرخش مکانیکی دیسک مغناطیسی در دیسک سخت شده است. وسایل حالت جامد در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰۰ محبوبیت فراوانی کسب کردند، که مصادف با تغییر از تکنولوژی لامپ خلاء به دیودهای نیمرسانا، ترانزیستورها، مدار مجتمع و الئیدی بود.
بار الکتریکی
وجود بار الکتریکی سبب افزایش نیرو الکترواستاتیکی میشود: بارها به یکدیگر نیرو اعمال میکنند، نیرویی که در گذشته شناخته شده ولی علتش نامعلوم بود. یک گوی سبک که از یک نخ آویزان است، هنگام تماس با میله شیشهای باردار که تحت مالش با پارچه قرار گرفته، میتواند باردار شود. اگر گوی دیگری نیز با همان میله شیشهای باردار شود، گوی قبلی را دفع میکند: بار تلاش میکند تا دو گوی را از هم دور کند. دو گوی باردار شده به وسیله میله پلاستیکی نیز یکدیگر را دفع میکنند. اما، اگر یک گوی به وسیله میله شیشهای و گوی دیگر به وسیله یک میله پلاستیکی باردار شود این دو گوی یکدیگر را جذب میکنند. شارل آگوستن دو کولن این پدیده را در قرن هیجدهم کشف کرد. او استنباط کرد که بار الکتریکی خود را به دو شکل نمایان میکند. این کشف به قانون مشهوری منجر شد: اجسام با بار همنام یکدیگر را دفع و اجسام با بار غیر همنام یکدیگر را جذب میکنند.
این نیرو ذرات باردار را تحت تأثیر قرار میدهد، بنابرین بار تمایل دارد تا جای امکان به طور مساوی در یک سطح هادی پخش شود. اندازه نیرو الکترومغناطیسی، چه جاذبه باشد و چه دافعه، با استفاده از قانون کولن بدست میآید. مطابق این قانون، نیرو با حاصلضرب بار دو ذره در مجذور معکوسفاصله بین آن دو متناسب است. نیروی الکترومغناطیس بسیار نیرومند است و در واقع بعد از نیروی هستهای قوی، نیرومندترین نیرو به شمار میآید، اما بر خلاف آن این نیرو در تمام فواصل اعمال میشود. در مقایسه با نیروی گرانش، نیرو الکترومغناطیسی که دو الکترون را دفع میکند، ۱۰۴۲ بار قویتر از نیروی جاذبه گرانشی بین آن دو است.
مطالعات نشان میدهند که منشأ بار انواع مخصوصی از ذرات زیراتمی هستند که ویژگی بار الکتریکی را دارند. بار الکتریکی سبب تقویت نیروی الکترومغناطیسی میشود، که یکی از چهار نیروی بنیادی به حساب میآید. آشناترین حاملان بار الکتریکی الکترونها و پروتونها هستند. تحقیقات حاکی از وجود قانون بقای بار الکتریکی هستند و این بدان معناست که در یک سیستم ایزوله بدون توجه به هر تغییری که در سیستم روی دهد، مقدار بار کلی آن ثابت میماند. در یک سیستم ممکن است بار از جسمی به جسم دیگر منتقل شود که این اتفاق میتواند به صورت تماس مستقیم باشد، یا با عبور از یک ماده رسانا مانند سیم، روی دهد. واژه الکتریسیته ساکن به وجود بار روی یک جسم، گفته میشود که اغلب هنگام مالش در ماده غیرهمسان به یکدیگر ایجاد میشود و بار از یکی به دیگری انتقال مییابد.
بار الکترون و پروتون مخالف همند، بنابرین مقدار بار ممکن است مثبت یا منفی باشد. طبق قرارداد باری که به وسیله الکترونها حمل میشود منفی و باری که به وسیله پروتونها حمل میشود مثبت است، این موضوع از تلاشهای بنجامین فرانکلین سرچشمه گرفته است. اندازه بار را با علامت QQ نشان میدهند که واحدش کولن است. هر الکترون حدوداً بار −۱٫۶۰۲۲×۱۰−۱۹۹ کولن را حمل میکند. بار پروتون نیز معادل الکترون بوده ولی علامتش مثبت میباشد، یعنی ۱٫۶۰۲۲×۱۰−۱۹ کولن. بار تنها به وسیله ماده جذب نمیشود، بلکه در پادماده نیز، هر پادذره باری هم اندازه و مخالف ذره مربوطهاش تحمل میکنند.
بار را میتوان به وسیله ابزار گوناگونی سنجید، یک ابزار جدید برای سنجش بار الکتروسکوپ نام دارد، که اگرچه هنوز در کلاسهای درسی به کار میرود، جایگزین برق سنج الکترونیکی شده است.
مهندسی الکترونیک، فروش قطعات برقی، فروش مدارهای الکترونیک، عنصرهای الکترونیک،ثبت آگهی قطعات الکترونیکی،ثبت رایگان آگهی قطعات الکتریکی